هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ محمدرضا پهلوی در راستای اجرای سیاستهای آمریکا، تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی را اعلام میکند و این مصوبه در جلسه هیئت دولت در ۱۴ مهر ۱۳۴۱ به تصویب میرسد. با انتشار این خبر و به دلیل تقابل برخی از مواد آن با اسلام، سیل مخالفتها آغاز میشود.
در این دوران، علمای مشهد با آگاهی از این مخالفت ها، مجمعی مرکب از «آیت ا... حاج سید محمد هادی میلانی»، «شیخ مجتبی قزوینی»، «سید احمد مدرس یزدی»، «شیخ کاظم دامغانی»، «آیت ا... حسنعلی مروارید»، «میرزا جواد آقا تهرانی» و «آیت ا... سید حسن قمی» تشکیل میدهند تا موضوع را پیگیری کنند. آقای میلانی همچنین با فرستادن پیامی به «اسدا... علم»، نخست وزیر وقت حکومت پهلوی، از وی میخواهد تا درباره مصوبات این لوایح توضیح دهد، اما پاسخ درخوری دریافت نمیکند.
در ادامه اصناف و مجامع دینی مشهد از قبیل «کانون نشر حقایق اسلامی»، «انجمن تبلیغات اسلامی» و «انجمن بنی فاطمه» با نوشتن طوماری به آقای میلانی، ناراحتی خود را از این اقدام حکومت پهلوی اعلام میکنند. به روایت اسناد مردم مشهد برای اعلام مخالفت خود دست به اعتصابی ۳ روزه نیز میزنند. کار، اما در اینجا به سامان نمیرسد و آ ن قدر ادامه پیدا میکند تا در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در قالب یک قیام مردمی رخ مینماید و بارقههای انقلاب را نوری دو چندان میدهد. گزارش پیش رو بازخوانی حال و احوال مشهدِ این روزگار است که از دل اسناد آرشیوی ساواک و دیگر منابع پژوهشی به دست آمده است.
با اعلام اصول شش گانه از سوی دولت حکومت پهلوی، آیت ا... میلانی در نامهای به محمدرضا پهلوی چنین مینویسد: «وضع کشور به خصوص مشهد، متشنج است، مستدعی است دولت را از این مراجعه به آراء عمومی که نه با جهات شرعی مطابق است، نه با موازین حقوقی و نه به صلاح عموم ملت میباشد، منصرف سازد...»، اما شاه بدون توجه به مخالفت ها، لوایح را به رفراندوم گذاشته و روز مراجعه به آراء عمومی را اعلام میکند.
این روزها، بیشتر نمازهای جماعت در شهر مشهد در مخالفت با رفراندوم تعطیل شده است و علما شرکت در این انتخابات صوری را حرام اعلام میکنند، اما حکومت پهلوی در اقدامی دیگر دست به تبلیغات گسترده درباه لوایح شش گانه میزند و در روزنامههای رسمی اخباری مبنی بر شور و اشتیاق مردم برای شرکت در انتخابات منتشر میسازد. پس از این سیاه بازی است که مردم مشهد با اعتصاب سراسری بازار، دست به مخالفت آشکار میزنند. نیروهای نظامی حکومت پهلوی برای جلوگیری از هر حرکت انقلابی، شبانه کامیونهایی از نیروهای ژاندارمری شهرهای جنوبی خراسان و سیستان را وارد مشهد کرده و در نتیجه مدارس دینی، منازل علما، مسجد گوهرشاد، بست بالا و بست پایین در حرم امام رضا (ع) و دیگر مراکز شهر به محاصره در میآیند.
در شب ششم بهمن ۱۳۴۱ نیز ماشینهای نظامی در خیابانها راه افتاده و با بلندگو از مردم میخواهند که روز بعد، برای دادن رأی به اصول شش گانه در پای صندوقهای انتخاباتی حاضر شوند؛ تبلیغاتی که در مشهد کمر خم کرد و شکست خورد. پافشاری و اصرار حکومت برای اجرایی کردن این لوایح کار را به جایی کشاند که امام خمینی (ره) در اعلامیهای که اواخر اسفند منتشر شد، عزای عمومی اعلام کردند و آیت ا... میلانی نیز با اشاره به اقدامات خلاف دین و صلاح کشور، اعلام کرد که ملت ایران امسال عید ندارد. در نتیجه تحریم عید نوروز، در مشهد از همان روز اول فروردین سال ۱۳۴۲ با نصب پرچمهای سیاه اجرایی شد.
روز دوم بهار، در منزل یکی از علما به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) مجلس عزایی برپا شد که با واکنش نیروهای امنیتی همراه بود. در صبح این روز، نیروهای نظامی به مردم حمله کردند و عصر هنگام نیز، کمیسیون امنیت استان با حضور «سید جلال الدین تهرانی»، استاندار وقت مشهد، در باغ ملک آباد تشکیل و تصمیم بر این شد که «شیخ احمد کافی» و «حجت الاسلام شیخ عباس واعظ طبسی» دستگیر شوند و به دیگر علما هم تذکر کتبی داده شود.
هم زمان با این ساعت ها، خون داشت کم کم دیوار و در مدرسه فیضیه قم را لاله زار میکرد. خبر که به مشهد رسید، بی درنگ کار و بار و بازار برای ۵ روز تعطیل شد و جامعه روحانیون ۳ روز پس از آن را در حالت اعتصاب به سر برد. مردم مشهد همچنین در حرکتی به یادماندنی، طاق نصرتهایی را که برای ورود شاه به مشهد ساخته شده بود، به آتش کشیدند. در نتیجه این اقدام مأموران حکومت به مردم حمله کردند که در این بین تعدادی از مردم، طلاب و دانشجویان شهید و زخمی شدند. تظاهرات مردم باعث شد محمدرضا پهلوی سفر خود را به تأخیر اندازد و از طرفی حکومت سعی کرد علت این تأخیر را بدی هوا نشان دهد.
حکومت پهلوی به نصب اعلامیه امام خمینی (ره) روی دیوارها حساس بود، از این رو در روز دهم خرداد که مردم مشغول خواندن اعلامیه امام (ره) در جلو درِ مسجد گوهرشاد بودند، یکی از مأموران حکومت پهلوی به نام «غلامعلی شباهنگ»، اعلامیه امام خمینی (ره) را پاره کرد. این عمل او سبب قتل خودش و جنجالی تازه در شهر شد. با این همه چیزی را تغییر نداد و مردم همچنان تصویرِ پیر و مرادشان را بر دیوارها نقش میکردند.
با افزایش عکسهای امام خمینی (ره) روی در و دیوار شهرها در آغاز محرم، ساواک در بخشنامهای به شهرهای مختلف از جمله مشهد دستور داد: «در هر مغازه و محلی که عکس آیت ا... خمینی الصاق شده روی آن تمثال حضرت امیرالمؤمنین (ع) چسبانده شود.» ۱۳ خرداد هم زمان با عاشورای حسینی، روشنگری علما بر منبر منازل و مساجد روشنتر میشود و سیاهه نویسی ساواک بر حکم دستگیری آنان شدیدتر.
۱۴ خرداد، مردم همچنان مشغول توزیع و چسباندن اعلامیه به دیوارهای مسجد گوهرشاد هستند، آن چنان که بر اساس گزارش ساواک ۱۵۰ نفر در این روز به همین دلیل دستگیر میشوند. توزیع کنندگان اعلامیهها بیشترشان طلاب جوانی بودند که با بیت علمای مبارز مشهد در رفت وآمد بوده اند. در روز ۱۵ خرداد، سربازها و تانکها شهر مشهد را اشغال کرده و ژاندارمها با اسب به مردم کوچه و بازار حمله میکنند.
در شب همین روز نیز، نزدیک به ۲۰ هزار نفر از مردم در منزل آقای قمی برای اجرای مراسم سوگواری، گرد هم میآیند. مندرج است که عوامل حکومت از ترس، ۸ کامیون حامل سرباز برای ۸ کلانتری و یک گردان برای استقرار در اطراف حرم امام رضا (ع) در این روز اعزام میکند تا مگر به این حیلت، علاج حادثه پیش از وقوع کند و جلوی هرگونه حرکت انقلابی را بگیرد، اما زهی خیال باطل. ماجرای ۱۵ خرداد مشهد، با دستگیری برخی از علمای نامی مشهد و تعطیلی مسجد گوهرشاد به سکوتی کوتاه مدت ختم میشود. سکوتی که حکم آتش زیر خاکستررا دارد و کمی بعدتر رخ عیان میکند.
صبح شانزدهم خرداد، سکوت شهر مشهد را فراگرفته است. منزل «آیت ا... میلانی» در کوچه «آقازاده»، به وسیله نیروهای نظامی محاصره و تلفن منزل او قطع شده است. در مقابل درِ منزل چند مأمور ایستاده و از رفت وآمد مردم جلوگیری میکنند. مردم مشهد در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) و آیت ا... قمی، بازارها را بسته و دست به اعتصاب زده اند. بسیاری از واعظانی که در طول ایام محرم علیه حکومت پهلوی سخنرانی داشتند، دستگیر و ائمه جماعت مسجد گوهرشاد نیز در حالت اعتصاب به سر میبرند.
نامه نگاریهای رجال درباری نشان میدهد که این کار برای حکومت به دلیل زیارتی بودن شهر مشهد بسیار گران تمام شده است. درهای مسجد گوهرشاد از ۱۵ تا ۱۸ خرداد بسته و ۱۸ خرداد هم از ۱۲ امام جماعت مسجد، تنها ۶ نفر جهت اقامه نماز در مسجد حاضر شده اند. مردم در تأیید ادامه مبارزه همچنان عکسهای امام خمینی (ره) را به مغازههای خود نصب میکنند.
به دستور نخست وزیری، کمیته امنیت در استانداری خراسان تشکیل شده و ۲۰ ژاندارم و ۱۰۰ سرباز را پس از رخداد قیام ۱۵ خرداد، به نیروهای شهربانی مشهد اضافه کرده اند. علاوه بر این ها، ۲۰۰ نفر از طلبههای شهر که قصد تحصن در تلگراف خانه را داشتند با ارسال تلگرافی خواستار آزادی امام خمینی (ره) و دیگر علما هستند.
یک روز قبل از این یعنی در روز پانزدهم خرداد، حکومت پهلوی در اقدامی دیگر برای سرکوب کردن مردم، در روزنامه «عصر تهران» اعلامیهای را به نام «آیت ا... میلانی» و «آیت ا... قمی» جعل و منتشر میکند و با تیتر درشت مینویسد: «حضرت آیت ا... میلانی و آیت ا... طباطبایی قمی مردم را به آرامش و رعایت نظم دعوت کرده اند.» تا بدین طریق از نفوذ آنها برای خاموش ساختن مردم استفاده کنند.
لشکر ۱۲ خراسان که مسئولیت سرکوب قیام را در مشهد بر عهده دارد، برای قدرت نمایی، یکی از افراد دستگیر شده به نام «سید علی مددی» را با وضعی نامناسب، در حالی که جلوی او چند دژبان و پشت وی چند دستگاه جیب مسلح ارتش حرکت میکند، در خیابانهای شهر مشهد میگرداند.
کمی بعد از این ایام، روحانیان مشهد در اقدامی هماهنگ با دیگر مراجع و علما، در حمایت از امام خمینی (ره) تصمیم میگیرند که به تهران مهاجرت کنند. از مشهد «حاج شیخ مجتبی قزوینی» و «آیت ا... میلانی» روانه تهران میشوند که دولت حکومت پهلوی با اطلاع از موضوع مهاجرت، دستور بازگشت هواپیما را از میانه راه میدهد، اما در نهایت، آقای میلانی در ۱۴ تیر ۱۳۴۲ راهی تهران شده و حمایت از امام خمینی (ره) را در سطحی گسترده ادامه میدهد.
او صد روز در تهران میماند که در این مدت محور همه رویدادهای سیاسی بوده و بسیاری از بزرگان تهران در ملاقات با ایشان، حمایت خود را از جامعه روحانیت اعلام میکنند. با فرارسیدن چهلم شهدای ۱۵ خرداد، در ۲۳ تیر ۱۳۴۲ در مشهد به این مناسبت تعطیلی عمومی اعلام میشود. مردم از خانههای خود خارج نمیشوند و شهر تعطیل است که این مبارزات به طور مستمر تا سالها بعد نیز ادامه مییابد.
منبع: بازخوانی حادثه مسجد فیل نوشته حسن شمسآبادی، بازخوانی قیام پانزده خرداد در مشهد به قلم توران منصوری، پژوهش یوسفی ازتشکلهای سیاسی، مذهبی مشهد در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، اسناد و مصاحبههای بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی و...
با تشکر از: فاطمه خندان، کارشناس تاریخ انقلاب در مرکز اسناد آستان قدس رضوی.